دیکشنری
داستان آبیدیک
بجیب ریختن
english
1
general
::
fob
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
بثوری
بجا
بجا آوردن
بجاگذادن ارثیه
بجاگذاشتن
بجانب فضا
بجای
بجای دیگر
بجریان عادی انداختن
بجلو
بجلوتیراندازی کردن
بجهت
بجوش آمدن
بجوش آوردن
بجوش وخروش آمدن
بجیب ریختن
بچ
بچاپ رساندن
بچاک زدن
بچگانه
بچگی
بچنگ آوردن
بچنگال گرفتن
بچه
بچه اردک
بچه باز
بچه بازی
بچه ببر
بچه حرامزاده
بچه خرگوش
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید